ماجرای كشدار و فرسایشی انتقال لوئیس سوارز به یوونتوس اینبار صدای اعتراضی و غیرفوتبالی یكی از چهرههای سرشناس رسانههای ایتالیا را نیز درآورده است. ماریو اسكونچرتی مفسر ورزشی و یادداشتنویس روزنامه Corriere della Sera در انتقادی صریح به نحوه اعطای گذرنامه و فراهم كردن شرایط انتقال لوئیس سوارز به یوونتوس، این رفتار را شیوهای نامناسب برای تشخص دیپلماتیك كشور ایتالیا دانست.
امیدوارم ماجرای شهروندی سوارز در ایتالیا با عزتمندی مشترك برای طرفین ختم به خیر شود. (یووه، سوارز و ایتالیا)
جلسه فوقالعادهای در بخش مهاجرین و اتباع خارجی دانشگاه پروجا برای رسیدن به اهداف طرفین كلیدی است اما برای كشور ایتالیا چطور؟ طبعاً هیچ كجای كار غیرقانونی نیست اما نمیتوان نادیده انگاشت كه درخواست برای اعطای شهروندی به سوارز موردی استثنایی است كه فقط برای برخی از افراد ممكن است به این سرعت برگزار شود. تا پیش از این فكر میكردیم كه برای اخذ تابعیت در یك كشور بزرگ نیاز است فرد مدتی مشخص در آن زندگی كند و در عینحال بتواند كشور مقصد را متقاعد كند كه اقامت را طبق روال قانونی و با تكیه بر شروط تابعیت در آن كشور به دست آورده است.
در كشوری كه حتی بسیاری از متولدین ایتالیایی گاهی نمیتوانند تابعیت و اقامت كشور زادگاهشان را بنا به دلایلی اخذ كنند، اعطای ضربالعجل آن برای غریبههایی كه از طرف متنفذین حمایت میشوند یك خطر و هشدار جدی برای هر شهروند ایتالیایی است. مگر كم دیدهایم هزاران متقاضیای را كه سالیانه علیرغم برخوداری از شرایط مناسب، در صف پذیرفته شدن برای ورود به ایتالیا و اخذ اقامت كشورمان هستند؟
هنوز ماجرای جذب آلوارو ركوبا به اینتر و اختراع گذرنامه برای پیوستن او به اینتراز یادمان نرفته است. هم آن شیوه دور زدن قانون و فریبكاری بود و هم شكل اعطای گذرنامه ایتالیایی به لوئیس سوارز نوعی قلدری است.
همیشه نباید فوتبال و رسیدن به اهداف مدنظر در این ورزش را در اولویت قرار داد. عقل سلیم و دوراندیشی نیز چیز خوبی است. آن موقع كه یووه با جذب مككنی تنها جای باقیمانده اتباع غیر اتحادیه اروپایش را پر كرد باید فكر گذرنامه گزینه اروگوئهایاش را میكرد.
من اصلاً مخالف حضور اشخاص با ملیتهای مختلف در كشورم نیستم؛ به تمام كسانی كه به خانه من (ایتالیا) میآیند خوشآمد میگویم اما ایتالیایی شدن در چند روز یك ظلمِ آشكار برای حس مدنی خودم و هموطنانم است.